بیوگرافی

به نام خداوند بخشنده و مهربان

یکی از انگیزه های من از انتخاب رشته روانشناسی  این بود که این علم را راهی برای ورود به درون افکار بسته انسان ها یافتم تا بتوان انسان ها را از سرگردا نی های من و من عادتی نجات داد.

من احساس می کنم که یک روانشناس می تواند روان شکاف باشد و انسان را از خودباختگی و سرگردانی به یک آرامش نسبی برساند.

شاید یکی از اساسی ترین روش برخورد من با راه جو  آن است که من از او تنها آنچه در وجود اوست را خواهانم و معتقدم ، آدمی دارای دو نیرو فوق العاده و غیر قابل انتها است و آن همان نیروی دانستن ها و دیگری توانستن ها است.

یعنی انسان  می تواند با نیروی عقل و اندیشه ای که خداوند بزرگ به او عطا کرده است به عیوب و نواقص و دیگر آموزش های کاذب خویش پی برده و با اتخاذ یک روش رفتاری و تربیتی درست ، خود را از کران تا بیکران پیش ببرد.

من هرگز نتوانستم برای این یادگیری ها و خودسازی روانی روحی رفتاری انسان محدودیتی قایل شوم. مگر آنکه خود فرد برای خویش محدودیتی از رشد و تکامل قایل شود و با بهانه اینکه نمی توانم ، نمی شود، قدرتش را ندارم، بلد نیستم، امکانش را ندارم، آسان نیست و از این تعبیرهای منفی که همه از یک باور غلط و منفی نشات میگیرد.

انسان می تواند به فاصله ای بین زمین تا آسمان قدرت یادگیری و خودسازی داشته باشد. در کتاب یادگیری خود یادآور شده ام که همان طور که بلد شدیم اشتباهات را بیاموزیم به طریقی دیگر می توانیم رفتارهای درست را بیاموزیم و بدان عمل کنیم و خود را از هر گونه آسیبهای روحی و روانی نجات دهیم.

وقتی که با عزیزانی که از زندگی خسته و ناامید  و به بن بست رسیده اند مواجه می شوم، به آنها می گویم که هم اکنون شما در جایگاهی قرار گرفته اید که از بارهای  سنگین و غلط انباشته شده اید و فهمیده اید که راهی که می روید و یا روشی را که دارید سازنده و سبب پیشرفت شما نیست پس از هم اکنون راهی را انتخاب نمایید که مسیر شما را 180 درجه تغییر دهد و این تغییر بستگی به میزان آگاهی شما از رفتارهای نادرست القا شده و از آمورش های غلطی که بوسیله والدین و یا اطرافیان به شما آموخته اند، دارد.

یکی  از تعریف های من برای خودسازی افراد این است که اگر انسان خود را در یک دایره ای که تمامی زندگی اش را احاطه کرده،  قرار دهد این انسان برای رشد و خودسازی باید چندین مرحله را طی کند تا بتواند به یک آرامش نسبی دست یابد:

1.      روان شناسی یا روان شکافی

در این مرحله سعی می شود به تمامی مراحل رشد فرد از تولد تا هجده سالگی توجه شود و از آسیب های آن باخبر شده و میزان تازیانه های وارد شده بر فرد را فهمید و درک کرد.

2.     رفتارشناسی

در این مرحله سعی می شود به رفتارهای کاذب و و غلط فرد پی برد.

3.     رفتار درمانی

درمان عواملی که آسایش و آرامش فرد را مختل می کند و آموزش راه های درست و چگونگی رفتار و کردار.

4.     درک استعداد

تشخیص استعداد و توانایی های فرد

5.     بکارگیری استعداد

فرد یاد بگیرد چگونه از استعداد خود در زندگی استفاده کند.

6.     برقراری رابطه با خویش

دقیق شدن بر رفتار و کردار و گفتار خویش

7.     برقراری رابطه با دیگران

توانایی برقرار کردن یک رابطه درست با دیگران

8.     داشتن یک رابطه قدرتمند در جامعه

توان داشتن یک رابطه قدرتمند و همه جانبه در ابعاد گسترده

اکثر درمان جویان و راه جویان بعد از این مراحل به یک آرامش نسبی خوبی می رسند و خویش را از بسیاری راههای غلط نجات میدهند.

یادگیری و بکارگیری

افراد می توانند خود را با این دو ابزار به بالاترین حد امکان رشد برسانند. کما اینکه بسیاری از افرادی که بر روی خود کار می کنند و روان خود را از زیر بار حقارت ها و اضطراب بیرون می آورند، می گویند که زندگی ما چوون نور شمعی بود که اکنون بعد از خودسازی روانی به چراغی پر نور تبدیل شده است و تفاوت زندگی گذشته و حال مثل عبور از سیاهی به سفیدی و از تاریکی به روشنایی و از دره به قله کوه است.

او می آموزد از بهانه هایی که زندگی او را نابود می کند دوری گزیند و در سایه دروغ و ترس خود را پنهان نکند زیرا که سبب دوری او از خانه هدایت و خوشیختی می شود.

ترس ،حقارت ،اضطراب:

یکی دیگر از موضوعاتی که به صورت گسترده بر روی آن مطالعه و تحقیق داشتم، موضوع ترس و به دنبال آن حقارت و اضطراب بود که با فرمول هایی به نتیجه ای رسیده ام، که نشان می دهد که افراد می توانند آنقدر در وحشت این موضوع قرار گیرند که بسیار کمتر از سن خویش رفتار نمایند، یعنی یک رابطه مستقیم بین ترس و میزان کارایی فرد وجود دارد به عنوان مثال کارایی  یک فرد 50 ساله به مانند یک فرد 25 ساله و یا 10 و ...  کاهش یابد.

در واقع از نظر من ترس به مانند یک هشت پایی است در افراد که تمامی توانایی های فرد را به اسارت می گیرد و طوری بر فرد حکومت می کند که گویی رهایی از چنین باری غیر ممکن است.

اما خوشبختانه با استفاده از این روش های آموزشی که نتیجه تلاش سالیانم می باشد، در بسیاری از افراد اثرات قابل ملاحظه ای گذاشته است و توانسته اند خویشتن خویش را از این مصیبت مهلک نجات دهند.