آزمایش یا تست یک یادآوردن از آنچه که می دانیم یا نمی دانیم یا اینکه چطور می دانیم است.
می خواهم خانه ام را بسازم
که طاقش ترک دارد
گچهایش ریخته
ستونهایش بی پایه
کفهایش شکسته
اجاقش دود گرفته
باید دوباره ساخت
تاقچه اش غبار خوابیده
شمعهایش آب شده
پرده هایش پوسیده
من می سازم خانه ام را
همچنان که روح بر زمین سرد زمستانی دمید
با اولین روز عشقم
باید دوباره ساخت از نو
ستونهایش را از همت
دیوارهایش را از حرکت
سنگ فرش اش را از استقامت
طاقش را از امید
من ساخته ام چراغ خانه ام را از ستاره های آسمان
گرم شده به گرمی خورشید
آبشار خانه ام با خروشی از توانستن بود
تخت سلیمان بر آن زینت شده
من در خانه ام هر روز
از فرش تا عرش سفر می کنم
تا که از عشق بر عرش ساکن شوم
خاکیان را بر خاک سپردم
با آسمانیان هم راه شدم
تا که روزی صالحین را به آن دعوت کنم.
|